خاطره ی امام از درس

خاطره ی امام از درس
1402-02-05
52 بازدید

مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد احمد خمينی (ره) نقل می‌كنند: از امام خمینی (ره) پرسيدم كه در درس مرحوم آيت‌الله شاه‌آبادی چند نفر بوديد؟ فرمودند: «گاهي كه زياد می‌شديم سه نفر،‌ ولی بيشتر اوقات من تنها بودم و عرفان را نزد ايشان می‌خواندم.» سؤال كردم آيا درس ديگری نزد مرحوم شاه‌آبادی خوانده‌ايد؟‌ فرمودند: «ايام […]

مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد احمد خمينی (ره) نقل می‌كنند:

از امام خمینی (ره) پرسيدم كه در درس مرحوم آيت‌الله شاه‌آبادی چند نفر بوديد؟ فرمودند: «گاهي كه زياد می‌شديم سه نفر،‌ ولی بيشتر اوقات من تنها بودم و عرفان را نزد ايشان می‌خواندم.»

سؤال كردم آيا درس ديگری نزد مرحوم شاه‌آبادی خوانده‌ايد؟‌ فرمودند: «ايام تعطيل و روزهای پنج‌شنبه و جمعه، نزد ايشان مفتاح الغيب را خواندم. در همان موقع كه شرح فصوص و مفتاح الغيب[1] را می‌خواندم، بر مفتاح الغيب حاشيه نوشتم.»

پرسيدم ديگر چه كتاب‌هايی نزد ايشان خوانده‌ايد؟ فرمودند: «كتاب منازل السائرين[2] را.» پرسيدم: «چند نفر بوديد؟» فرمودند: «من تنها بودم و شايد گاهی يكی دو نفری هم می‌آمدند، ولی پس از چندی می‌رفتند.»

پرسيدم ايشان چگونه بودند؟ فرمودند: «من از آقای شاه‌آبادی سؤال كردم مطالبی را كه شما می‌گوييد در كتاب نيست،‌ از كجا می‌آوريد؟ گفتند: گفته می‌شود! يعني از خودم می‌گويم. ايشان حقّ بزرگي بر گردن من دارند و كاملاً  وارد بودند، چه در فلسفه چه در عرفان.»

پرسيدم چند سال نزد ايشان عرفان خوانديد؟ امام فرمودند: «درست يادم نيست، ولي پنج شش سال شد.» و افزودند: «شرح فصوصی كه آقای شاه‌آبادی می گفتند فرق می‌كرد با شرح فصوص قيصری؛ ايشان از خودش خيلی مطلب داشت.»

از ايشان سؤال كردم اوّلين كتابی كه نوشته‌ايد چه بود؟ فرمودند: «گمان می‌كنم اوّلين كتابم يا بهتر بگويم اوّلين چيزی كه نوشتم حاشيه بر رأس الجالوت بود و بعد شرح مستقلی بر اين حديث نوشتم و اين بعد از تعلّم از آقای شاه‌آبادی است[3]. وقتی آقای شاه‌آبادی به قم آمدند، من متأهل نبودم[4]. بعد از تأهّل هم، درس را نزد ايشان ادامه دادم.»

اين مطالبی بود كه امام خودشان فرمودند و من عين عبارات ايشان را يادداشت كردم.[5]

منبع: عارف کامل، ص 6-8

[1] «مفتاح الغيب» از آثار صدرالدين قونوی است و كتاب «مصباح الانس‌»، توسط محمد بن حمزه فناری رومی در شرح همين كتاب نوشته شده است. صدرالدين قونوی، خود از بزرگ‌ترين استادان عرفان است و كتب زيادی در ترويج افكار و عقايد استاد خود، محیی الدين عربی، تأليف كرده است. او با خواجه نصيرالدين طوسی نيز مباحثاتی داشته و استاد شهيد مطهری، وی را بهترين شارح افكار و انديشه‌های ابن عربی‌ می‌داند و می‌فرمايد: «شايد اگر او نبود، محیی الدين قابل درك نبود.» (خدمات متقابل اسلام و ايران، ص658)

[2] تأليف مرحوم عبدالله هروی، در علم اخلاق كه در صد منزل تنظيم شده است.

[3] مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد خمينی در ادامه می‌گويند: «من معتقدم كه اوّلين كتاب امام مصباح الهدايه است و دومين تأليف ايشان شرح دعای سحر و سومين تأليف كتاب اربعين حديث. كتاب رأس الجالوت پس از تعلّم از مرحوم شاه‌آبادی است». (پا به پای آفتاب، ج1، ص60)

[4] مرحوم شاه‌آبادی در سال 1307ش (1347ق) به قم رفته‌اند و امام خمينی در سال 1308ش (در سن 29 ـ 28 سالگی) متأهل شده‌اند.

[5] پا به پای آفتاب، اميررضا ستوده، ج1، ص59ـ58.

برچسب‌ها:, , , , , , , ,