آرشیو

درس اخلاق

درس اخلاق

1402-03-08

ایشان شب‌های پنجشنبه و جمعه در مسجد عشقعلی برای بازاری‌ها درس اخلاق می‌فرمود و برای ایشان فرقی نمی‌کرد حاضرین بازاری هستند یا از علماء. مطلبی را بیان می‌کرد که موجب تاثیر در روحیه و ترقی آن‌ها می‌شد. سبک درسی‌اش با سبک علمای گذشته و اساتید خودش فرق داشت و معجونی بود از تعلیم و تربیت […]

پیشنهاد سازش به آیت‌الله

پیشنهاد سازش به آیت‌الله

1402-03-08

یادم هست که تیمورتاش[1] که وزیر دربار بود، یک موقع می‌­آمد و در مسجد نماز می­خواند. به پدر گفت که یک مقدار ساکت باش، ما کار تو را دربار درست می­کنیم. پدرم گفتند که از این ساعت به بعد راضی نیستم که پشت سر من نماز بخوانی.[2] راوی: حسن شاه‌آبادی [1] عبدالحسین تیمورتاش، نخستین وزیر […]

اولین صندوق

اولین صندوق

1402-03-08

یک روزی را من به خاطر دارم که مرحوم حاج‌آقا حاج محمود فیاض‌بخش را خواستند و من هم نشسته بودم. بعد از نمازمان بود. گفتند که مردم گرفتار هستند و بیایید یک صندوق قرض‌الحسنه‌ای باز کنیم و یک پولی بدهیم و مشکل مردم را رفع کنیم، برای خدا باشد و چیزی از مردم نگیریم. حاج […]

همسر مخلص

همسر مخلص

1402-02-05

یكی از عیالات مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی، البته به احترام مادر من، گفت: «من مخصوصاً این سفر میام قم كه به برادرانم سفارش شما را بكنم.» چهار برادر بزرگ و مجتهد بزرگوار ایشان بودند و من در مدرسه اجدادی ایشان مشغول به تحصیل بودم؛ یعنی این‌ها هم از لحاظ این مكتب پرورش‌یافته مخلصی بودند. همین بانوی […]

تعظیم بی‌اختیار رضاخان

تعظیم بی‌اختیار رضاخان

1402-02-05

رضاخان دستور داده بود منبر را از مسجد مرحوم شاه‌آبادی بردارند. ایشان هم دست‌بردار نبود و ایستاده سخنرانی می‌کرد. روزی مأمور شهربانی خواست با کفش وارد مسجد شود. با عتاب حاج‌آقا خشکش زد: فَاخلَع نَعلَيكَ![1] حدود سه‌چهار روز از اين جريان گذشته بود که ناگهان متوجه تعداد زيادی از افراد نظامی شديم که در مقابل […]

در احوالات رادیو

در احوالات رادیو

1402-02-05

رادیو داشتیم و اخبار گوش می­‌دادیم. آن زمان برق نبود. رادیو با باطری کار می­‌کرد. زمانی که پدر به خانه ما می‌­آمدند، اخبار گوش می‌­دادند. اخبار رادیو دو بعد از ظهر بود یا هشت شب. من رادیو آندریا را خریده بودم. می­‌گفتند که اخبارش اشکالی ندارد. می­‌گفتند: «اخبار درست است و این اخبار خوب است. […]

حرف‌های کفری!

حرف‌های کفری!

1402-02-05

در جلسه‏‌ای که به همراه آقای رفسنجانی در خدمت امام بودیم، ایشان در‏ خصوص رابطه‌‌‏شان با مرحوم پدرم  مطالب جالبی را فرمودند؛ از جمله فرمودند که نخستین بار که استاد را دیدم، ایشان با مرحوم‏ آیت‏‌الله حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، در حال بحث بودند. در کنار ایشان عده‏ دیگری نیز نشسته بودند و به […]

توصیه به شهید مدرس

توصیه به شهید مدرس

1402-02-05

در تهران یکی از وظایف جدی آیت‌الله شاه‌آبادی مبارزه با ظلم رضاخانی بود. آیت‌الله شاه‌آبادی در همان زمان که رضاخان به قدرت نرسیده بود و در همان دورانی که رضاخان گِل به پیشانی می‌زد و با پای برهنه در جلوی دسته‌جات عزاداری راه می‌رفت و سینه‌زنی می‌كرد طینت رضاخان را شناخته بود، اما او وزیر […]

توحيدی از اين مرد ياد گرفتيم

توحيدی از اين مرد ياد گرفتيم

1402-02-05

مرحوم شاه‌آبادی در مسجد جمعه (جامع) تهران نماز می‌خواند و مرد مجهول‌القدری بود. مردم تهران به او به چشم يك پيش‌نماز نگاه می‌كردند؛ يك پيش‌نماز درجه اول، نه بيشتر. در صورتی كه مرحوم شاه‌آبادی از نظر حدود و مقام، خيلی بزرگ‌تر از اين‌ها بود. يادم آمد در سال 1356ق (1316ش) بود، اولين سال طلبگی ما […]

تحصیل در نجف

تحصیل در نجف

1402-02-05

پس از مدتی ایشان در سال 1322 هـ ق تصمیم گرفتند که به نجف بروند. علت هم آن بود که مرحوم آخوند می‌خواستند دروس اصول‌شان را تنظیم و به نام «کفایة الاصول» انتشار دهند. همین موضوع سبب شد ایشان برای استفاده عازم نجف شوند و اگر کفایه آخوند خراسانی و اصول جدید ایشان نبود، بعید […]