اسم اعظم الهی
یک روز عصر یکی از علاقهمندان مرحوم پدر، که نامش را فراموش کردهام، به همراه مرحوم حاج اسماعیل وفابخش، برادر خانم پدر ما، برای پرداخت وجوه نزد مرحوم پدر آمد و عرض کرد: «حاج آقا، من دو سال است به مسجد شما نیامدهام. علت آن را نمیپرسید؟» مرحوم پدر گفتند: «اگر به شما گفته بودم […]