بدان که نفس در هر حظی که از این عالم میبرد، در قلب اثری از آن واقع میشود… و سبب تعلقِ است به دنیا، و التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تأثر پیدا میکند و تعلق و حبّش بیشتر میگردد تا آنکه تمامِ وجهه قلب، به دنیا و زخارف آن گردد، و […]
بدان که نفس در هر حظی که از این عالم میبرد، در قلب اثری از آن واقع میشود… و سبب تعلقِ است به دنیا، و التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تأثر پیدا میکند و تعلق و حبّش بیشتر میگردد تا آنکه تمامِ وجهه قلب، به دنیا و زخارف آن گردد، و این منشأ مفاسد بسیاری است. تمام خطاهای انسان و گرفتاری به معاصی و سیّئات برای همین محبت و علاقه است، چنانچه در حدیث کافی گذشت.[1]
و از مفاسد بزرگ آن، چنانچه حضرت شیخ عارف ما (روحی فداه) میفرمودند آن است که:
اگر محبت دنيا صورت قلب انسان گردد و انس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مىكند و مابين او و مطلوباتش افتراق (جدایی) مىاندازد، با سخطناكى (غضبناکی) و بُغض (کینه) به او (خداوند) از دنيا برود.
و این فرمایش کمرشکن باید انسان را خیلی بیدار کند که قلب خود را خیلی نگاه دارد. خدا نکند که انسان به ولینعمت خود و مالکالملوک حقیقی سخطناک باشد، که صورت این غضب و دشمنی را جز خدای تعالی کسی نمیداند.
منبع: چهل حدیث، امام خمینی (ره)، حدیث 6، ص 123-124.
[1] امام خمینی (ره) در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل میفرمایند: «مَثَل ما در این دنیا، مَثَل درختی است که ریشه به زمین بند نموده، هر چه نورس باشد زودتر و سهلتر ریشه آن بیرون آید… ولی چون سالها بر آن گذشت و ریشههای آن در اعماق زمین فرورفت و ریشههای اصلی و فرعی آن در باطن ارض پنجه افکند و محکم شد، در بیرون آوردن آن محتاج به تیشه و تبر شوند.»
نظرات