شیخ عارف کامل، شاهآبادی میفرماید: «هنگامی که سالک الی الله در سیر خود با قدم معرفت سفر سوم را به پایان رساند، با هویت جمعی خود که در همه مراتب موجود است، همه امور بندگان را – از مبدأ و معاد آنچه باعث تقرب آنان به خداست، و دوری آنان از اوست، و همه راههای […]
شیخ عارف کامل، شاهآبادی میفرماید:
«هنگامی که سالک الی الله در سیر خود با قدم معرفت سفر سوم را به پایان رساند، با هویت جمعی خود که در همه مراتب موجود است، همه امور بندگان را – از مبدأ و معاد آنچه باعث تقرب آنان به خداست، و دوری آنان از اوست، و همه راههای خدایی را – مشاهده میکند، و در این مقام است که از برای او حق تشریع است و این مقام از برای قطبالموحدین، مولا امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام حاصل بود، ولی چون رسول خدا را حصول این مقام از نظر زمانی پیشتر بود، این حق به آن حضرت اختصاص یافت و اظهار تشریع کرد و دیگر مجالی از برای اولیای خدا که بعد از او بودند برای تشریع باقی نماند، بلکه وظیفه آنان تبعیت از تشریع آن حضرت بود. و اگر فرض چنین اتفاقی میافتاد که امیرالمؤمنین علیهالسلام تقدم زمانی بر حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله داشت، و یا هر یک از ائمه دین را بر آن حضرت تقدم زمانی بود، این حق تشریع متعلق به متقدم بود و متأخر میبایست از او تبعیت نماید، ولی حجت بالغه الهی چنین اقتضا کرد که رسولالله صلیاللهعلیهوآله صاحب شریعت باشد.»
منبع: شرح دعای سحر، امام خمینی (ره)، ترجمه سید احمد فهری، ص 31؛ برگرفته از عارف کامل، ص 146-147
نظرات