بدان که از برای سالک الیالله و مهاجر از بیت مُظلمۀ نفس به سوی کعبۀ حقیقی، یک سفر روحانی و سلوک عرفانی است که مبدأ آن مسافت، «بیت نفس و انانیت» است، و منازل آن، مراتب تعیّنات آفاقی و انفُسی و مُلکی و ملکوتی است که از آنها به «حُجُب نورانیه و ظلمانیه» تعبیر شده. […]
بدان که از برای سالک الیالله و مهاجر از بیت مُظلمۀ نفس به سوی کعبۀ حقیقی، یک سفر روحانی و سلوک عرفانی است که مبدأ آن مسافت، «بیت نفس و انانیت» است، و منازل آن، مراتب تعیّنات آفاقی و انفُسی و مُلکی و ملکوتی است که از آنها به «حُجُب نورانیه و ظلمانیه» تعبیر شده. […] و از این هفتاد هزار حجب نوریه و ظلمانیه، گاهی به طریق جمیع تعبیر به هفت حجاب شده. […] و عارف مشهور گوید:
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
[…] و گاهی به طریق توسط به هزار منزل معروف پیش سایرین، و به اعتباری به صد منزل، و به اعتباری به ده منزل تقسیم نمودهاند. و شیخ عارف کامل، شاهآبادی دام ظله، برای هر منزلی از منازل سایرین[1] ده بیت مقرر میداشت، با اسلوب بدیعی که مجموع هزار بیت میشد به آن ترتیب[2]. و حضرت ابراهیم خلیل الرحمن علیهالسلام، در آن سیر روحانی که حق تعالی از آن حکایت میفرماید، منازل را به سه مقام تعبیر فرموده، و از یکی به کوکب و دیگری به قمر و سومی به شمس تعبیر فرموده.[3]
منبع: چهل حدیث، امام خمینی (ره)، ح 37، ص 621-622؛ برگرفته از عارف کامل، ص 114-115
[1] سیرکنندگان و سالکان
[2] مرحوم آیتاللهالعظمی شاهآبادی در این باب، کتابی تألیف کردهاند به نام «منازلالسالکین». نسخهای ناقص از این کتاب بهتازگی پیدا شده که حدود ۶۰ بیت را دربردارد و انشاءلله پس از تصحیح منتشر خواهد شد.
[3] آیتالله شاهآبادی در قسمتی از احوال حضرت ابراهیم علیهالسلام میفرماید: «وقتی که انسان از سراب نفس و سرداب طبیعت خویش خارج شد، در نشئۀ ملکوتی دوباره متولد میشود و در نتیجه، حق بر حسب استعداد وی به طریق نور و ظلمت بر وی متجلی میشود؛ گاهی به صورت زهره، گاهی به صورت ماه، و گاهی به صورت خورشید. این است که امر بر سالک گران میشود و او توهم میکند که حق است.
از این رو، به ولی قاهر (که بتواند وی را از این جهالت بیرون بیاورد) توسل میجوید و او وی را از این جهالت بیرون میآورد تا اینکه خداوند جل جلاله بدون صورت بر وی تجلی مییابد.» رشحاتالبحار، ترجمه: زاهد ویسی، چاپ سوم، ص 459
نظرات