از ویژگیهای تردیدناپذیر سالکان راه خداوند، رازداری و پوشیدن قدرتهای روحی و نعمات پنهانی خداوند است. این تواناییها، از عوارض و به قولی نقل و نباتهایی است که در مسیر سلوک نصیب راهروان میشود. انسان با اتصال به تنها منبع قدرت هستی، بسیاری از تواناییهایش بروز مییابد. سالک میداند که تمام این فیضها از خداست […]
از ویژگیهای تردیدناپذیر سالکان راه خداوند، رازداری و پوشیدن قدرتهای روحی و نعمات پنهانی خداوند است. این تواناییها، از عوارض و به قولی نقل و نباتهایی است که در مسیر سلوک نصیب راهروان میشود. انسان با اتصال به تنها منبع قدرت هستی، بسیاری از تواناییهایش بروز مییابد. سالک میداند که تمام این فیضها از خداست و قانع و مشغول شدن به اینها، غفلت و از دست دادن فایض اصلی است. در نتیجه، همهاش را به هیچ میگیرد و با کتمانشان دل را آرام میکند تا به هیچکدام غره نشود.
از سوی دیگر، مرد حق، چون متصل به صفت بصیر و لطیف الهی است، ضمیر حقطلبان را میداند. میداند که چه چیز را پنهان میکنند و چه چیز را آشکار. چنین هم باید باشد. اگر پیر از احوال نوراهان خبر نداشته باشد، چگونه آنان را در مسیر سلوک راهنمایی و ارشاد کند؟ گاه به دهان گشودنی و گاه به نگاهی از حالات آنان سردرمیآورد و با نکته و اشارهای دشواریهای سلوک را بر آنان تسهیل میکند و شمهای از این آگاهی را به آنان مینماید.
روایت زیر از لسان فرزند آیتالله شاهآبادی، آقا نورالله، از رازداری جان آن عارف حکیم پرده برمیدارد. قدرت ضمیرخوانی استاد از شاگردان و دارا بودن مقامات آنان را نیز با تأملی در این روایت میتوان دریافت:
روزی من به همراه دو نفر دیگر از شاگردان آقا در محضر ایشان بودیم که ایشان فرمودند: «سالک اگر بر روی افکار و خطورات خود تمرکز کند (یعنی کنترل کند)، در همان اوایل، طیالارض نصیبش میشود.» پس از این حرف، ما چند نفر در گوشی از هم پرسیدیم که: آیا تو طیالارض داری؟ پاسخ همۀ ما منفی بود. نتیجه گرفتیم که خود آقا چنین قدرتی را دارد. به ایشان عرض کردیم: «ما چنین ویژگی نداریم. پس شما در صحبت خودتان، که را میفرمودید؟» ایشان فقط یک جمله پاسخ داد:
«هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند»[1]
[1] آسمانی، ص 42
نظرات