مسئله فطرت که در بخش «الانسان و الفطرة» به آن پرداختهاند از مباحث مهمیست که مرحوم والد، بسیار آن را مطرح میفرمود.[1] رساله مختصری نیز به نام «المعارف» به زبان فارسی در توضیح نظریه فطرت نگاشتهاند که در چاپ اخیر شذرات المعارف به عنوان شذره ششم منتشر گردیده است. ابتکار ایشان این بود که با […]
مسئله فطرت که در بخش «الانسان و الفطرة» به آن پرداختهاند از مباحث مهمیست که مرحوم والد، بسیار آن را مطرح میفرمود.[1] رساله مختصری نیز به نام «المعارف» به زبان فارسی در توضیح نظریه فطرت نگاشتهاند که در چاپ اخیر شذرات المعارف به عنوان شذره ششم منتشر گردیده است.
ابتکار ایشان این بود که با طرح بحثی پیرامون فطرت، عرفان را به عرفان قرآنی و عرفان دینی برمیگرداند، به نحوی که مسیر رسیدن به عرفان فقط از طریق قرآن باشد. اولین آیهای که در «الانسان و الفطرة» مطرح شده، آیۀ 30 سوره روم است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ». از میان معانی فطرت به معنای «فطرت عاشقه»، یعنی عشق انسان به کمال، اشاره شده است.
عشق به کمال است که سبب میشود انسان به دنبال تحصیل علم برود یا مسیر ریاضت را بپیماید و ثبات و قرار نداشته باشد. کمالی که معشوق انسان است، همان کمال مطلقیست که نقصان در آن راه ندارد. انسان به دنبال علمی است که جهلی در کنارش نباشد؛ قدرتیست که ضعفی در پی آن نباشد؛ حیاتیست که مرگی تهدیدش نکند. از سوی دیگر، عاشق بودن از امور متضایفه است و ممکن نیست معشوقی نداشته باشد. بنابراین معشوق انسان بما أنّه انسان، اولاً در این عالم وجود دارد، ثانیاً این معشوق، کمال مطلق است و از هر نظر بالاترین است و همتایی ندارد؛ نام این کمال مطلق که جامع جمیع جهات صفات کمالیه است، «الله» است. این شهادت فطرت، روشنترین دلیل در اثبات خداست.
منبع: کتاب حدیث نصر، بخش مرحوم والد، آیتالله نصرالله شاهآبادی
[1]. مرحوم آیتالله شاهآبادی از بنیانگذاران نظریۀ فطرت در قرن اخیر به شمار میرود. وی، با تمسک به مقتضیات فطرت انسانی، از طرق متعددی به اثبات خداوند، نبوت و امامت عامه و معاد، پرداخته است. ابداعات علمی ایشان در موضوع فطرت، به مثابۀ مرکز ثقل تفکر و مکتب حِکمی او، از منزلت ممتازی برخوردار است، چنانکه سبب شده برخی وی را «فیلسوف فطرت» بنامند. امام خمینی رضواناللهعلیه در بحث فطرت، مرحوم شاهآبادی را «متفرد در میدان» مینامد و میفرماید: «بدان كه مفسرين، از عامه و خاصه، هر يك به حسب طريقه خود طورى بيان كيفيت فطرى بودن دين يا توحيد را كردهاند، و ما در اين اوراق بر طبق آرای آنها سخن نگوييم، بلكه در اين مقام آنچه از محضر شريف شيخ عارف كامل، شاهآبادى، دام ظلّه، كه متفرد است در اين ميدان، استفاده نمودم بيان مىكنم.» (شرح چهل حديث، ص181) همچنین در جای دیگر میفرماید: «اين [فطرت عاشقه] فطرتیست كه مشايخ عظام و حكماى بزرگ اسلام، خصوصاً استاد و شيخ ما در معارف الهيه، جناب عارف كامل، آقاى آقا ميرزا محمدعلى شاهآبادى، روحى له الفداء، به آن كثيرى از معارف الهيه را ثابت مىفرمايند.» (شرح چهل حديث، ص20)
نظرات