عمده نظر من به این است که حیف است یک دسته ای از اهل علم که مردم صالح و خوبی هستند، این ها محروم بمانند از یک مسائلی. ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا علی اکبر حکیم[1] - خدا رحمتش کند- در قم بود؛ وقتی که حوزۀ علمیۀ قم تأسیس شد، یکی از مقدسین- […]
عمده نظر من به این است که حیف است یک دسته ای از اهل علم که مردم صالح و خوبی هستند، این ها محروم بمانند از یک مسائلی. ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا علی اکبر حکیم[1] - خدا رحمتش کند- در قم بود؛ وقتی که حوزۀ علمیۀ قم تأسیس شد، یکی از مقدسین- آن هم خدا رحمتش کند- گفته بود: «ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانۀ آقا میرزا علی اکبر باز شد!»
علما میرفتند آنجا درس میخواندند. مرحوم آقای [آیتالله سید محمدتقی] خوانساری، مرحوم آقای [آیتالله میرزا محمدتقی] اشراقی، این آقای [آیتالله سید احمد] خوانساری؛ اینها میرفتند پیش آقا میرزا علی اکبر درس میخواندند؛ آن آقا گفته بود که ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانۀ میرزا علی اکبر باز شد! و حال آنکه خیلی مرد صالحی بود؛ و بعد از اینکه ایشان فوت شده بود، گویندهشان در منبر گفته بود که من خودم دیدم قرآن میخواند! مرحوم آقای شاه آبادی ناراحت شده بود از اینکه این آقا گفته است که من دیدم قرآن میخواند آقا میرزا علی اکبر.
منبع: تفسیر سورۀ حمد، امام خمینی (ره)، ص 187.
[1] میرزا علی اکبر یزدی (متوفی 1344ق) از شاگردان حوزۀ فلسفه و عرفان تهران بود. در اواخر عمر در قم اقامت گزیده و به تدریس فلسفه پرداخت. در ریاضیات تبحر فراوان داشت. حضرت امام خمینی (ره) نیز مدتی از درس او بهره گرفتهاند.
نظرات