تجملات

تجملات
1402-02-01
81 بازدید

آيت‌الله شاه‌آبادی نسبت به زندگی داخلی خود، ديدگاه خاصی داشتند كه با نظر اغلب علما فرق می‌كرد. اين عارف كبير، بيرون خانه وضع خوب و عالی داشتند، جوری كه ايشان را دارای زندگی مرفهی نشان می‌داد. در بيرونی قاليچه انداخته بودند و اولين كسی بودند كه تلفن در خانۀ خود آوردند. ايشان بسيار مهمان‌دار بودند […]

آيت‌الله شاه‌آبادی نسبت به زندگی داخلی خود، ديدگاه خاصی داشتند كه با نظر اغلب علما فرق می‌كرد. اين عارف كبير، بيرون خانه وضع خوب و عالی داشتند، جوری كه ايشان را دارای زندگی مرفهی نشان می‌داد. در بيرونی قاليچه انداخته بودند و اولين كسی بودند كه تلفن در خانۀ خود آوردند. ايشان بسيار مهمان‌دار بودند و اگر فردی ميهمان ايشان می‌شد، بلافاصله به بهترين شكل پذيرايی می‌كردند. اگر غذا در خانه نبود، از بيرون غذا می‌آوردند و اگر تابستان بود، بستنی می‌گرفتند. اما در داخل خانه‌شان وضع زندگی معمولی داشتند. گليم و جاجيم زيراندازشان بود و زندگی بسیار ساده و معمولی. باقی علما از ايشان اشكال می‌گرفتند. چون آنان اعتقاد داشتند كه بايد داخل زندگی خوب باشد، خارج زندگی مهم نيست، هر چه بود، بود.

يک روز يكی از آقايان به آيت‌الله شاه‌آبادی گفت: «شما چطور برنامه‌هايتان غير از ديگران است؟ ديگران در خانه مبل و تجملات دارند، ولی بيرون يک حصير می‌اندازند تا از مردم پذيرايی كنند. چرا شكل زندگی شما با بقيه فرق می‌كند؟» ايشان لبخندی زدند و پاسخ دادند: «عجب! عجب! مگر مؤمن می‌تواند آبروی خدا را ببرد؟ آبروی مؤمن آبروی خداست. بايد اين آبروی خدا را حفظ كنيم. اگر من احياناً يک زندگی پايين داشته باشم، بايد بين من و خدای من باشد، ولی جلوی مردم نبايد اين زندگی پایين را نشان بدهم.»[1]

[1] مصاحبه با حاج مهدی فداقی

برچسب‌ها:, ,