نماز دیرکردگان

نماز دیرکردگان
1402-02-05
76 بازدید

علاقه زیادی به ورزش نداشتند، اما زمانی که صبح از خواب بیدار می‌­شدند اجباراً برای نماز باید به مسجد می‌­رفتند. وضو می‌‌گرفتند، از خانه ما که کوچه دردار بود، پیاده به مسجد می‌­رفتند. گاهی اوقات اذان را هم خودشان در مسجد می‌­گفتند و نیم‌ساعت یا سه‌ربع قبل از اذان می‌­رفتند. هیچ فرقی برای ایشان نمی­‌کرد؛ […]

علاقه زیادی به ورزش نداشتند، اما زمانی که صبح از خواب بیدار می‌­شدند اجباراً برای نماز باید به مسجد می‌­رفتند. وضو می‌‌گرفتند، از خانه ما که کوچه دردار بود، پیاده به مسجد می‌­رفتند. گاهی اوقات اذان را هم خودشان در مسجد می‌­گفتند و نیم‌ساعت یا سه‌ربع قبل از اذان می‌­رفتند. هیچ فرقی برای ایشان نمی­‌کرد؛ زمستان، تابستان، بهار و پاییز، هیچ فرقی نمی‌‌کرد. صبح‌به‌صبح برای نماز صبح به مسجد می­‌رفتند. ظهر و عصر و شب که قطعی بود. آنجا اذان را هم خودشان می‌‌گفتند. مردم آرام­‌آرام جمع می‌­شدند و نماز صبح را می‌­خواندند. بعضی اوقات بعضی از مردم دیر می­‌آمدند. دومرتبه نماز قضا می‌­خواندند. برای نماز قضا مردم می‌­آمدند و التماس می­‌کردند که نماز ما قضا شده. به هر صورت مسائلی هست که بین روحانیت هست و نماز قضا را می‌­خرند. دومرتبه می‌‌آمدند و نماز صبح را قضا می‌­خواندند یا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا که مردم دیر می‌آمدند، دومرتبه می‌­خواندند و مردم به ایشان اقتدا می‌‌کردند.[1]

راوی: حسن شاه­‌آبادی

[1] مصاحبه با حسن شاه­‌آبادی، سرگذشت‌پژوهی

برچسب‌ها:, , ,