حرف‌های کفری!

حرف‌های کفری!
1402-02-05
104 بازدید

در جلسه‏‌ای که به همراه آقای رفسنجانی در خدمت امام بودیم، ایشان در‏ خصوص رابطه‌‌‏شان با مرحوم پدرم  مطالب جالبی را فرمودند؛ از جمله فرمودند که نخستین بار که استاد را دیدم، ایشان با مرحوم‏ آیت‏‌الله حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، در حال بحث بودند. در کنار ایشان عده‏ دیگری نیز نشسته بودند و به […]

در جلسه‏‌ای که به همراه آقای رفسنجانی در خدمت امام بودیم، ایشان در‏ خصوص رابطه‌‌‏شان با مرحوم پدرم  مطالب جالبی را فرمودند؛ از جمله فرمودند که نخستین بار که استاد را دیدم، ایشان با مرحوم‏ آیت‏‌الله حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، در حال بحث بودند. در کنار ایشان عده‏ دیگری نیز نشسته بودند و به بحث آن‌‌ها گوش می‏دادند و احیاناً در بحث شرکت‏ می‌‏کردند. من هم در گوشه‌‏ای به انتظار ایستادم. پس از تمام شدن بحث، از ایشان تقاضای درس فلسفه داشتم، اما زیر بار نرفتند.

در همان حال که ما‏ راه می‌‏رفتیم، مردم و بازاری‌‌ها می‌آمدند و خدمت‌‌شان سلام می‌‏کردند و پس از عرض‏ ادب، از ایشان سؤال‌‌هایی می‏‌کردند. مرحوم آقای شاه‌‌آبادی جواب‌‌هایی می‏‌دادند که‏ متناسب با سطح فکری این افراد نبود. از این رو به ایشان عرض کردم: «آقا، جواب‌‌های شما‏ برای این افراد قابل فهم نیست. شما چرا این مطالب را می‌‏گویید؟» ایشان فرمودند: «بالآخره این‌‌قدر هست که این حرف‌‌های کفری به گوش آن‌‌ها بخورد؛‏ حرف‌‌هایی که مردم کفرش می‌‏‌دانند.»[1]

راوی: آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی

[1] پا به پای آفتاب، ج 3، ص 254

برچسب‌ها:, , , , ,