آرشیو

از اصفهان تا عراق

از اصفهان تا عراق

1402-02-05

شروع تحصیلات حوزوی آیت‌الله شاه‌آبادی همان اصفهان بود و بسیاری از علوم اسلامی را در حوزه اصفهان گذرانده بودند. وقتی به تهران آمدند در دوازده سالگی، تحصیلات حوزوی‌شان  را در تهران ادامه دادند. اساتید بزرگی مثل آیت‌الله آشتیانی در فقه و مرحوم میرزا‌هاشم اشکوری گیلانی در عرفان از اساتید ممتاز و مشخص آیت‌الله شاه‌آبادی در […]

از اصفهان به تهران

از اصفهان به تهران

1402-02-05

مرحوم والد در حوزه اصفهان مشغول تحصیل بودند تا اینکه پدر ایشان حاج میرزا محمدجواد در حدود سال 1304 هـ ق از اصفهان به تهران تبعید شدند.[1] در آن زمان میرزا محمدجواد بر خلاف میل حکومت در اصفهان اقامه حدود می‌کردند، لذا حاکم اصفهان ایشان را به پایتخت تبعید کرد. در آن ایام از جهت […]

احترام احترام می‌آورد

احترام احترام می‌آورد

1402-02-05

پدرطوری بودند که ما مجبور بودیم که به ایشان احترام بگذاریم. علت آن این بود که انسانی بودند که هیچ موقع کلمۀ زشتی به انسان نمی‌گفتند. اگر هم خطا می‌کردیم، نهایت نصیحت می‌کردند که خطا نکنید و می‌گفتند کارتان خطا بوده. ما اجباراً باید به ایشان احترام می‌گذاشتیم، چون اگر ما احترام نمی‌گذاشتیم، همسایگان هم […]

آبروداری

آبروداری

1402-02-05

مرحوم والد درباره مقام اخلاقی آخوند خراسانی و روش او در برخورد با مخالفان این داستان را نقل می‌فرمودند: در زمان مرحوم آخوند و مرحوم سید صاحب عروه، موضوع مشروطه و استبداد مورد اختلافات شدید اطرافیان عَلَمین بود، تا آن حدّ که طرفین یکدیگر را تفسیق می‌کردند. یکی از اطرافیان مرحوم سید در تبریز مریدی […]

یک حرکت نو

یک حرکت نو

1402-02-05

از جمله فعالیت‌­های اجتماعی ایشان، تأسیس صندوق قرض­‌الحسنه بود که با همکاری بعضی از تجار متدین بازار و افراد معتمد و کسانی که یک امکاناتی برایشان وجود داشت آن را تشکیل می‌­دهند تا به مشکلات مردم رسیدگی کنند. این صندوق‌­ها توانستند در حد مکان و موقعیت خودشان به حل بخشی از مشکلات جاری جامعه کمک […]

وفات یا شهادت آخوند

وفات یا شهادت آخوند

1402-02-05

مرحوم والد هفت سال در نجف به درس مرحوم آخوند رفتند تا اینکه آخوند از دنیا رفت. ایشان درباره علت وفات آخوند، می‌فرمود: «مرحوم آخوند تصمیم گرفته بودند برای قضیه مشروطه از نجف به طرف تهران حرکت کنند. همان شبی که فردای آن، آخوند از دنیا رفت، تا دیروقت در خدمت ایشان بودم و در […]

وصلت با سادات جز من

وصلت با سادات جز من

1402-02-05

ایشان علاقۀ عجیبی به حضرت زهرا (سلام‌­الله‌­علیها) داشتند و وقتی که نام حضرت زهرا (سلام‌‌الله‌‌علیها) می‌­آمد، اشک از چشمان ایشان سرازیر می­‌شد و تمام محاسن ایشان را خیس می­‌کرد. به همین جهت، تمام دختران‌شان را به سید دادند، حتی سیدی که چیزی نداشت. حتی به آن­‌ها خانه هم می‌­داد. تمامی عروسان‌‌شان سید بودند، به غیر […]

هیئت‌ها، یادگاری آیت‌الله

هیئت‌ها، یادگاری آیت‌الله

1402-02-05

یکی از مهم‌ترین کارهایی که مرحوم آیت‌الله‌العظمی شاه‌آبادی کرده‌اند و من از افراد موثقی این را شنیده‌ام و از سنت‌های حسنه ایشان باقی مانده، این است که می‌فرمودند: «به علت اینکه این موعظه و نصیحت و این صحبت‌ها، حیات معنوی است و غذای روح انسان‌هاست و مردم نیاز دارند، این برنامه‌ها نباید تعطیل بشود. باید […]

هیچیم، هیچ

هیچیم، هیچ

1402-02-05

این قصه را مرحوم امام نقل می‌کردند که مرحوم آیت‌الله‌العظمی شاه‌آبادی هر روز نُه تا درس می‌گفتند. بعد از آن درس‌ها، می‌دیدیم که نزدیک به ظهر، یک طلبه مبتدی به خدمت آقا می‌رود. می‌خواستیم ببینیم که به چه منظوری می‌رود. متوجه شدیم که می‌رود تا از آقا درس بگیرد. چه درسی است؟ حاشیة ملا عبدالله، […]