آرشیو

از طلا ارزنده‌تر

از طلا ارزنده‌تر

1402-02-05

حجت‌الاسلام والمسلمين حاج سيد مجتبی رودباری نقل می‌كنند كه امام خمينی (ره) فرمود: «من مطلبی را از استادم، مرحوم آيت‌الله شاه‌آبادی (رضوان الله عليه)، نقل می‌كنم و ايشان از پدر بزرگوارش[1]، كه از شاگردان “صاحب جواهر[2]” بودند، نقل می‌کرد. آقای شاه‌آبادی می‌فرمود: صاحب جواهر دارای پسری بود كه از فضلای به‌نام حوزه علميه نجف به […]

خاطره ی امام از درس

خاطره ی امام از درس

1402-02-05

مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد احمد خمينی (ره) نقل می‌كنند: از امام خمینی (ره) پرسيدم كه در درس مرحوم آيت‌الله شاه‌آبادی چند نفر بوديد؟ فرمودند: «گاهي كه زياد می‌شديم سه نفر،‌ ولی بيشتر اوقات من تنها بودم و عرفان را نزد ايشان می‌خواندم.» سؤال كردم آيا درس ديگری نزد مرحوم شاه‌آبادی خوانده‌ايد؟‌ فرمودند: «ايام […]

از تولد تا تهران

از تولد تا تهران

1402-02-05

ایشان در سال 1291یا 1292 قمری در شهر اصفهان متولد شدند. فرزند آقا میرزا محمد‌جواد حسین‌آبادی از شاگران صاحب جواهر بودند. تحصیلات ابتدایی را نزد پدر و برادر بزرگ‌شان، حاج شیخ احمد بید‌آبادی، که از علمای اصفهان بود آموختند. البته همه علما و مجتهدین اصفهان نزد حاج شیخ احمد تلمذ کرده‌اند. بعد در محضر مرحوم […]

از امتناع تا پذیرش

از امتناع تا پذیرش

1402-02-05

ظاهراً آیت‌الله شاه‌آبادی برادرزاده‌ای داشتند به نام حاج‌آقا میرزا ناصر شاه‌آبادی[1] که این حاج‌آقا میرزا ناصر با امام آشنا بوده است. وقتی آیت‌الله شاه‌آبادی به قم تشریف می‌آورند، به امام عرض می‌کنند که آن گمشده‌ای که تو داشتی الآن اینجاست. امام خودشان در تعبیراتشان گفتند که رفتم سؤالی بکنم و محکی بزنم و تستی بکنم، […]

از اصفهان تا عراق

از اصفهان تا عراق

1402-02-05

شروع تحصیلات حوزوی آیت‌الله شاه‌آبادی همان اصفهان بود و بسیاری از علوم اسلامی را در حوزه اصفهان گذرانده بودند. وقتی به تهران آمدند در دوازده سالگی، تحصیلات حوزوی‌شان  را در تهران ادامه دادند. اساتید بزرگی مثل آیت‌الله آشتیانی در فقه و مرحوم میرزا‌هاشم اشکوری گیلانی در عرفان از اساتید ممتاز و مشخص آیت‌الله شاه‌آبادی در […]

از اصفهان به تهران

از اصفهان به تهران

1402-02-05

مرحوم والد در حوزه اصفهان مشغول تحصیل بودند تا اینکه پدر ایشان حاج میرزا محمدجواد در حدود سال 1304 هـ ق از اصفهان به تهران تبعید شدند.[1] در آن زمان میرزا محمدجواد بر خلاف میل حکومت در اصفهان اقامه حدود می‌کردند، لذا حاکم اصفهان ایشان را به پایتخت تبعید کرد. در آن ایام از جهت […]

احترام احترام می‌آورد

احترام احترام می‌آورد

1402-02-05

پدرطوری بودند که ما مجبور بودیم که به ایشان احترام بگذاریم. علت آن این بود که انسانی بودند که هیچ موقع کلمۀ زشتی به انسان نمی‌گفتند. اگر هم خطا می‌کردیم، نهایت نصیحت می‌کردند که خطا نکنید و می‌گفتند کارتان خطا بوده. ما اجباراً باید به ایشان احترام می‌گذاشتیم، چون اگر ما احترام نمی‌گذاشتیم، همسایگان هم […]

آبروداری

آبروداری

1402-02-05

مرحوم والد درباره مقام اخلاقی آخوند خراسانی و روش او در برخورد با مخالفان این داستان را نقل می‌فرمودند: در زمان مرحوم آخوند و مرحوم سید صاحب عروه، موضوع مشروطه و استبداد مورد اختلافات شدید اطرافیان عَلَمین بود، تا آن حدّ که طرفین یکدیگر را تفسیق می‌کردند. یکی از اطرافیان مرحوم سید در تبریز مریدی […]

یک حرکت نو

یک حرکت نو

1402-02-05

از جمله فعالیت‌­های اجتماعی ایشان، تأسیس صندوق قرض­‌الحسنه بود که با همکاری بعضی از تجار متدین بازار و افراد معتمد و کسانی که یک امکاناتی برایشان وجود داشت آن را تشکیل می‌­دهند تا به مشکلات مردم رسیدگی کنند. این صندوق‌­ها توانستند در حد مکان و موقعیت خودشان به حل بخشی از مشکلات جاری جامعه کمک […]

وفات یا شهادت آخوند

وفات یا شهادت آخوند

1402-02-05

مرحوم والد هفت سال در نجف به درس مرحوم آخوند رفتند تا اینکه آخوند از دنیا رفت. ایشان درباره علت وفات آخوند، می‌فرمود: «مرحوم آخوند تصمیم گرفته بودند برای قضیه مشروطه از نجف به طرف تهران حرکت کنند. همان شبی که فردای آن، آخوند از دنیا رفت، تا دیروقت در خدمت ایشان بودم و در […]