آرشیو

وصلت با سادات جز من

وصلت با سادات جز من

1402-02-05

ایشان علاقۀ عجیبی به حضرت زهرا (سلام‌­الله‌­علیها) داشتند و وقتی که نام حضرت زهرا (سلام‌‌الله‌‌علیها) می‌­آمد، اشک از چشمان ایشان سرازیر می­‌شد و تمام محاسن ایشان را خیس می­‌کرد. به همین جهت، تمام دختران‌شان را به سید دادند، حتی سیدی که چیزی نداشت. حتی به آن­‌ها خانه هم می‌­داد. تمامی عروسان‌‌شان سید بودند، به غیر […]

هیئت‌ها، یادگاری آیت‌الله

هیئت‌ها، یادگاری آیت‌الله

1402-02-05

یکی از مهم‌ترین کارهایی که مرحوم آیت‌الله‌العظمی شاه‌آبادی کرده‌اند و من از افراد موثقی این را شنیده‌ام و از سنت‌های حسنه ایشان باقی مانده، این است که می‌فرمودند: «به علت اینکه این موعظه و نصیحت و این صحبت‌ها، حیات معنوی است و غذای روح انسان‌هاست و مردم نیاز دارند، این برنامه‌ها نباید تعطیل بشود. باید […]

هیچیم، هیچ

هیچیم، هیچ

1402-02-05

این قصه را مرحوم امام نقل می‌کردند که مرحوم آیت‌الله‌العظمی شاه‌آبادی هر روز نُه تا درس می‌گفتند. بعد از آن درس‌ها، می‌دیدیم که نزدیک به ظهر، یک طلبه مبتدی به خدمت آقا می‌رود. می‌خواستیم ببینیم که به چه منظوری می‌رود. متوجه شدیم که می‌رود تا از آقا درس بگیرد. چه درسی است؟ حاشیة ملا عبدالله، […]

هم درس، هم مبارزه

هم درس، هم مبارزه

1402-02-05

مرحوم آقای شاه‌­آبادی از نجف به این دلیل که مادرش بیمار می­‌شود به تهران برمی­‌گردد[1] و در همین محله شاه‌­آباد شروع می‌کند به تبلیغ و فعالیت‌­های مذهبی، در حالی که برادرهای ایشان در نجف و اصفهان از علمای برجسته بودند. در تهران فعالیت‌­های تبلیغی‌­اش را آغاز می‌­کند. هم در درس حضور دارد و هم در […]

هم درس، هم دعا

هم درس، هم دعا

1402-02-05

درس‌هایی که ایشان می دادند خیلی به‌جا بود و کلاس‌های ایشان خیلی شلوغ بود؛ مخصوصاً شب‌های جمعه به‌قدری شلوغ بود که داخل حیاط هم می‌نشستند. آن‌زمان بلندگو هم نبود، ولیکن از آنجایی که لطف خدا شامل حال ایشان شده بود، صدایشان در همه‌جا پخش می‌شد. بعد از اینکه ایشان درس را می‌دادند، دعای کمیل را […]

هر خانواده یک خانه

هر خانواده یک خانه

1402-02-05

ایشان طوری زندگی می‌­کردند که هر خانواده‌­اش یک خانه داشته باشد. البته در آن خانه‌‌ای که بودند، بزرگ بود. اما زمانی که به تهران آمدند، سعی کردند که برای هر خانواده‌­اش یک خانه داشته باشد و این خانه به نام زنشان بود. محال بود که به نام بچه‌‌ها باشد. به یاد دارم که برای مادر […]

هر چه آموختم

هر چه آموختم

1402-02-05

مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی در زهد و تقوی و در عشق ورزیدن به مردم واقعاً بی‌نظیر بود. كراراً اتفاق می‌افتاد كه من در خدمت مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی، در محضر ایشان به مسجد جامع می‌رفتیم، نماز ظهر و عصر می‌خواندیم و برمی‌گشتیم. عنایت ایشان به مردم برای منِ بچه‌طلبه آن‌روز سرمشقی بسیار عالی بود؛ یعنی من عملاً […]

نهی از منکر مؤثر

نهی از منکر مؤثر

1402-02-05

خدا رحمت کند شیخ ما، مرحوم آقای شاه‌‏آبادی، را (رضوان‌الله‌علیه). ایشان به من فرمود: «در آن زمان شدت، مقابل منزل ما یک دکانی باز شد که مثل اینکه چیزهای خلاف می‏‌فروخت. دکان بدی باز شد. من به رفقایم گفتم که شما یکی‌یکی بروید نهی‌اش کنید. یک روز قریب دویست نفر، یکی‌یکی صبح رفتند: «سلامٌ علیکم! […]