اطاعت مادر
پس از مدتی اقامت در سامرا، مادربزرگ ما که همراه ایشان بود، از وی میخواهد که به اصفهان برگردند. پدر ما برای اینکه با منع میرزا مواجه نشود، تصمیم میگیرد که بی سر و صدا و بدون اطلاع به میرزای شیرازی از سامرا حرکت کند و به ایران بیاید. میرزا مطلع میشوند و به منزل […]