پاره کردن اجازه اجتهاد

پاره کردن اجازه اجتهاد
1402-02-01
75 بازدید

عده‌ای شایع کرده بودند که آقای شاه‌آبادی حکیم است نه مجتهد. روزی در تهران، یک نفر که برای پرداخت سهم مبارک امام (عجل‌الله‌فرجه) نزد ایشان آمده بود، از ایشان خواست که اجازه‌های اجتهادشان را ببیند! ایشان که به‌شدت از این عمل ناراحت شده بودند، از همسرشان خواستند صندوقی را که اجازه‌های اجتهادشان در آن قرار […]

عده‌ای شایع کرده بودند که آقای شاه‌آبادی حکیم است نه مجتهد. روزی در تهران، یک نفر که برای پرداخت سهم مبارک امام (عجل‌الله‌فرجه) نزد ایشان آمده بود، از ایشان خواست که اجازه‌های اجتهادشان را ببیند! ایشان که به‌شدت از این عمل ناراحت شده بودند، از همسرشان خواستند صندوقی را که اجازه‌های اجتهادشان در آن قرار داشت، بیاورند و آنگاه در مقابل چشم او همه را پاره کردند، و در حالی که با دست به سینۀ خود اشاره می‌کردند، فرمودند: «علم در کاغذ نیست. قوۀ اجتهاد در اینجاست. اگر علما به من اجازۀ اجتهاد داده‌اند، به خاطر صلاحیت علمی من بوده. ولی من خودم هرگز به دنبال گرفتن این اجازه‌ها نبوده‌ام.»

در میان اجازات اجتهادی که ایشان از اساتید خود داشت، تنها یک اجازه به دست آمده، و آن هم اجازه‌ای است که آیت‌الله‌العظمی میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم) به ایشان داده بود، و در میان یکی از کتاب‌های ایشان جا مانده بود. همسر ایشان هرگاه از این قضیه یاد می‌کرد، می‌گفت: ای کاش آن روز هیچ‌یک از اجازات را به آقا نمی‌دادم.

برچسب‌ها:, ,