آرشیو

شیوۀ طلب امور معنوی و مادی

شیوۀ طلب امور معنوی و مادی

1402-10-02

مرحوم آقای سید فضل‌الله خوانساری، داماد آیت‌الله سید احمد خوانساری، به نجف آمده بود. روزی هنگامی که ایشان وارد حرم امیر المؤمنین علیه‌السلام شد، ایشان را دیدم. به من گفت: من هر وقت پایم را داخل حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌گذارم، به یاد پدر شما می‌افتم.  زیرا روزی در قم پدرت در حاشیه درس به من […]

برنامه سحرهای ماه مبارک

برنامه سحرهای ماه مبارک

1402-09-28

در منزل پدری برنامه سحرها به شکل خاصی بود. سحر‌ها سجاده پدر و مادرمان با فاصله‌ای روی زمین پهن بود. سماور روشن بود و در مقابل مرحوم پدر قُل‌قُل می‌کرد. قلیان هم چاق شده و حاضر بود. ایشان دو رکعت نماز می‌خواند و پس از مقداری ذکر، چای می‌خورد و قدری قلیان می‌کشید و دو […]

امام متبحر و منغمر در عرفان بودند

امام متبحر و منغمر در عرفان بودند

1402-06-29

گفتند اولی كه ایشان[=امام خمینی] مرحوم آقای شاه‌آبادی را در قم دیده بودند، یك كسی گفته بود آنكه شما دنبالش می‌گردید، این است. مرحوم شاه‌آبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان [=امام خمینی] گفتند كه من و فلانی – یك كس دیگری را اسم آوردند، كه من حالا یادم نیست – دو نفری […]

شاه در پابوسی شاه‌آبادی

شاه در پابوسی شاه‌آبادی

1402-06-29

نزدیک ظهر، یک ربع زودتر به مسجد آمدم و دیدم که مسجد حال و هوای هر روز را ندارد. یک سربازی هم دم در ایستاده بود و وسط حیاط هم یک نفر ایستاده بود. یک سرگردی هم قدم می‌زد که خدا ان‌شاءلله او را بیامرزد؛ رئیس کلانتری بازار بود و سرهنگ حسین‌خان نام داشت. معاونش […]

ماجرای پوست مرغ

ماجرای پوست مرغ

1402-06-28

مرحوم آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی می‌فرماید: در جلسه‌ای که مرحوم والد و حاج شیخ و جمعی از مؤمنان حضور داشتند، شخصی پوست مرغ را نمی‌خورد و می‌گفت احتیاط می‌کند. مرحوم والد فرمود: «این جلدِ گاو است که مورد احتیاط است، نه پوست مرغ! به جای این در حقوق الهیه احتیاط کنید و آن را در جایی […]

اعلم فی الارض

اعلم فی الارض

1402-06-28

قبل از ورود به قم با مرحوم آیت‌الله‌العظمی آقای آشیخ محمدعلی شاه‌آبادی، استاد امام رحمهما الله، مأنوس شدم و انس با جلسات معارف و تفسیر ایشان موجب شد وارد حوزه شوم. یادم هست هفته‌ای چهار شب بعد از نماز مغرب و عشاء ایشان بر مبنای آیاتی، بحث قرآنی، فلسفی، عرفانی و بحث‌های دیگر داشتند. از […]

نامزدبازی یا شاه‌آبادی‌بازی؟

نامزدبازی یا شاه‌آبادی‌بازی؟

1402-04-20

همچنین مرحوم امام می‌فرمود: «بعد از این‌که مرحوم آقای شاه‌آبادی به تهران رفتند و طبیعتاً ارتباط ما قطع شد، در ایام تعطیل به تهران می‌رفتم و از محضر ایشان استفاده می‌کردم». در آن زمان امام به‌تازگی داماد آقای ثقفی شده بود و به تهران رفت‌وآمد داشت و از این فرصت استفاده می‌کرد و نزد مرحوم […]

احترام به عکس استاد

احترام به عکس استاد

1402-04-20

اوایلی که مرحوم امام به نجف آمده بود، شب جمعه به کربلا مشرف شدم. بالا سر نشسته بودم که آشیخ نصرالله خلخالی مرا دید و گفت: آقای شاه‌آبادی، نزد امام صحبت از شما شد و ایشان برای خاطر شما کودتا کرد! پرسیدم: ماجرا چه بود؟ گفت: عده‌ای مشغول تنظیم زمان و مکانِ بازدید‌های امام بودند. […]

بزرگی که شاگردی آیت‌الله کرد

بزرگی که شاگردی آیت‌الله کرد

1402-03-27

استاد دیگر ما هم که باز در طبقه اولای شاگردان آقای شاه‌آبادی و دیگر اعاظم عصر واقع می‌شوند، مرحوم آقای شیخ علی‌محمد ژولستانی تویسرکانی و بعدها هم معروف به ژولستانی بودند. ژولستان ظاهراً یک جایی‌ست حوالی همین تویسرکان. آقای ژولستانی مرحوم هم که خُب: یک دهان خواهم به پهنای فلک / تا بگویم وصفِ آن […]

اتفاق غیر قابل تکرار

اتفاق غیر قابل تکرار

1402-03-25

یک مطلبی هم اخیراً راجع به مرحوم قهرمانی دیدم و به نظرم خیلی جالب آمد و می‌خواهم که برای دوستانم نقل کنم. اخیراً من دیدم که مرحوم آقای حق شناس در مصاحبه‌ای ذکر خیری از آقای قهرمانی در درس آقای شاه‌آبادی کرده بودند. برای من این مطلب خیلی عجیب بود و شاید این واقعه اصلاً […]