سیمای پرفروغ آیتالله شاهآبادی، براثر اُنس و اُلفت با معبود، جذابیتی تحولبخش یافته بود و بهقدری متخلق به اخلاقالله بود که همنشینی با او، دل را به خدا و آخرت متوجه میساخت. در این مورد هم مصداق حدیثی بود که مرحوم کلینی به سند متصل از امام صادق (سلاماللهعلیه) نقل کرده است: «رسول خدا فرمودند: […]
سیمای پرفروغ آیتالله شاهآبادی، براثر اُنس و اُلفت با معبود، جذابیتی تحولبخش یافته بود و بهقدری متخلق به اخلاقالله بود که همنشینی با او، دل را به خدا و آخرت متوجه میساخت. در این مورد هم مصداق حدیثی بود که مرحوم کلینی به سند متصل از امام صادق (سلاماللهعلیه) نقل کرده است: «رسول خدا فرمودند: حواریون از حضرت عیسی (علیهالسلام) پرسیدند: با چه کسی همنشین باشیم؟ در پاسخ فرمود: با کسی که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و سخنش بر دانشتان بیفزاید و کردارش شما را به آخرت راغب سازد.»[1]
آری! بهتحقیق آن عارف کامل چنین بود. حضرت آیتالله حاج شیخ محمد شاهآبادی، از استاد خود، آیتاللهالعظمی اراکی (قدس سره)، نقل میکند که فرمود: «من هیچیک از درسهای مرحوم شاهآبادی را شرکت نمیکردم؛ حتی در جلساتی هم که برای عموم داشت حاضر نمیشدم. ولی هر ماه یا بیشتر و کمتر، یک مرتبه خدمت ایشان میرفتم و چند دقیقهای مینشستم و احوالپرسی میکردم. فقط ایشان را نگاه میکردم. همین دیدار چند دقیقهای تا یک ماه برای من محرک معنوی بود. در حالی که استاد خودم را هر روز ملاقات میکردم، ولی از نظر معنوی محرک نبود.»
[1] اصول کافی، فصل العلم باب مجالسه العلما، حدیث 3.
نظرات