توکل تام بر خداوند

توکل تام بر خداوند
1402-07-04
49 بازدید

تمام همت ایشان بر این بود که خودشان و تمام کسانی که با ایشان ارتباطی داشتند، طوری زندگی کنند که احساس نیاز به غیر خدا نداشته باشند. مرحوم والد در اواخر عمرشان هیچ‌جا نمی‌رفتند. حتی یک روزی یکی از علاقه‌مندان مرحوم پدر صاحب اولاد شده بود و از ایشان درخواست کرده بود که سر راه […]

تمام همت ایشان بر این بود که خودشان و تمام کسانی که با ایشان ارتباطی داشتند، طوری زندگی کنند که احساس نیاز به غیر خدا نداشته باشند.

مرحوم والد در اواخر عمرشان هیچ‌جا نمی‌رفتند. حتی یک روزی یکی از علاقه‌مندان مرحوم پدر صاحب اولاد شده بود و از ایشان درخواست کرده بود که سر راه به خانه‌اش رفته و در گوش بچه اذان و اقامه بگویند. بعد از اصرارهای زیاد، ایشان فرمودند: بچه را بیاور سر کوچه تا وقتی من از آنجا عبور کردم، در گوش بچه اذان و اقامه بگویم.

من که در آن ایام نوجوانی 13- 14 ساله بودم، تصور می‌کردم این انزوا سبب می‌شود علاقه مردم به پدر و نیز مراجعات مردم به ایشان کم و به دیگران اضافه شود و این موضوع برای من رنج‌آور بود.

روزی این مسئله را به صورت غیرمستقیم با پدر مطرح کردم. عرض کردم: مردم از شما انتظارات و توقعاتی دارند و دوست دارند شما هم در مجالس‌شان شرکت کنید. وقتی این را گفتم، مرحوم پدر مقصود من را فهمید. فرمود: وظیفه‌ من رفتن به مسجد، تبلیغِ اصول و فروع دین و درس و تدریس است. پروردگار نیز وظیفه‌ای دارد و خودش نیز بهتر از هر کسی می‌داند چگونه معاش عائلۀ من را تأمین کند، تصور نکن که اگر من به میان مردم بروم، رزقم زیادتر می‌شود یا نرفتن موجب کم‌شدن آن می‌شود.

مرحوم پدر با همین مطلب ساده این حقیقت را تا آخر زندگی در وجود ما تزریق کرد که در رفع نیازهای مادی نباید نگاه‌مان به دست خلق باشد و رزاق‌بودن خدا را نه در گفتار، بلکه در عمل و با تمام وجود باور داشته باشیم.

راوی: آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی

منبع: حدیث نصر

برچسب‌ها:, , , , , , , , , ,