درس معلم ار بود زمزمه محبتی / جمعه به مكتب آورد طفل گريزپای را خوشاخلاقی استاد در زمان تدريس میتواند يكی از عوامل رشد و شكوفايی شاگردان شود. شاگرد را به كلاس تشويق کند و ذوق و استعداد او را در يادگيری دروس بروز دهد. اين خوشاخلاقی و تواضع و نداشتن غرور، يكی از حسنات […]
درس معلم ار بود زمزمه محبتی / جمعه به مكتب آورد طفل گريزپای را
خوشاخلاقی استاد در زمان تدريس میتواند يكی از عوامل رشد و شكوفايی شاگردان شود. شاگرد را به كلاس تشويق کند و ذوق و استعداد او را در يادگيری دروس بروز دهد.
اين خوشاخلاقی و تواضع و نداشتن غرور، يكی از حسنات اخلاقی مرحوم آيتالله شاهآبادی بود؛ اخلاقی نيكو و پسنديده كه دليل بر وسعت انديشه و علم اين عالم فقيه و انديشمند است. همسر ایشان چنین میگوید:
«مرحوم آقا وقتی سر درس مینشست، ما میرفتيم در اتاق عقب و به درسهايشان گوش میداديم. بهقدری قشنگ درس میداد، بهقدری منبرش قشنگ بود [كه آدم لذت میبرد]. ماه رمضان اگر هوا گرم بود، میآمدند در حياط دعا و ثنا میخواندند؛ خودش با شاگردهايش. شاگردهايش همه آقا، عالم. [مثلاً] يكی از آنها آقای خمينی بود. [بعد از وفات آيتالله شاهآبادی] آقای خمينی اسم آقا كه میآمد بلند میشدند از جايشان، میگفتند: «آقا معلم من بود.» همه علما با ايشان خوب بودند، بس كه اخلاقشان خوب بود. الآن هم [بعد از] 42 سال كه به رحمت خدا رفته، من یک كلام نشنيدم از بدی او. برای اينكه از بس اخلاقشان خوب بود.»[1]
[1] سرگذشتپژوهی
نظرات