در مسجد جامع نگاه میکنید این مردم عادی درسنخوانده، به معنای اینکه حوزه نرفتند، طلبۀ علوم دینیه نیستند، اهل کسب و کارند، صبحها و ظهرها و شبها به نماز میآیند و آقا برایشان صحبت میکردند. پای صحبت هر پیرمردی مینشستی میدیدی که چقدر معلومات دارند در معارف الهی، در اعتقادات و در مطالب فلسفی و […]
در مسجد جامع نگاه میکنید این مردم عادی درسنخوانده، به معنای اینکه حوزه نرفتند، طلبۀ علوم دینیه نیستند، اهل کسب و کارند، صبحها و ظهرها و شبها به نماز میآیند و آقا برایشان صحبت میکردند. پای صحبت هر پیرمردی مینشستی میدیدی که چقدر معلومات دارند در معارف الهی، در اعتقادات و در مطالب فلسفی و عرفانی. بسیاری از این پیرمردهای آن زمان آقا را درک میکردند. گاهی از ایشان آن موقع نوجوانانی بودند که مکبر آقا بودند. پای صحبت هر کدام از آنها مینشستی انگار در محضر درس انسان فاضلی هستی. از افراد عادی با کمترین اطلاعات اسلامی، آقای شاهآبادی در این مسجد انسانهایی با فضل و اهل معرفت و اهل دل ساخته بود.
اکنون فرصت این نیست که اشاره بکنم و اسامی تکتک این افراد را بیاورم. بعضی از همین بازاریها درسهای آقا را تقریر میکردند و بعضی از آنها به چاپ رساندند. کار آقای شاهآبادی منحصر نبود در تربیت طلاب فضلایی همچون رهبر کبیر انقلاب و مرجع عالیقدر، امام (روحی فداه)، یا مراجع بسیار دیگری که از محضر ایشان استفاده میکردند. افراد عادی هم از محضر درس ایشان استفاده میکردند. بهرههای زیاد میبردند.
راوی: حجتالاسلام سعید شاهآبادی
نظرات