عالِم دریایی است که هر کسی از آن بهرۀ خود را میبرد و ملاقات با او، به هر حال سودمند است. خود عالم نیز اهل محروم کردن نیست. او صاحب علم شده تا دیگران را از آن بنوشاند. آیتاللهالعظمی شاهآبادی، به حسب تکلیفی که دین بر گردۀ علما نهاده، بنا به سطح افرادی که در […]
عالِم دریایی است که هر کسی از آن بهرۀ خود را میبرد و ملاقات با او، به هر حال سودمند است. خود عالم نیز اهل محروم کردن نیست. او صاحب علم شده تا دیگران را از آن بنوشاند. آیتاللهالعظمی شاهآبادی، به حسب تکلیفی که دین بر گردۀ علما نهاده، بنا به سطح افرادی که در محفلش حاضر بودند، آنان را از علم بیکران دین محروم نمیساخت. با لبخندی بر لب و بیانی ناب، مطلب را تا مرتبۀ آن افراد تنزل میداد. مخاطبان ایشان نیز گویی که گمشدۀ سالیان خود را یافته باشند، سخن ایشان را گوش میدادند. راستی که عالم حقیقی چنین باید باشد که حضور در محضر او خود عبادت است و آدمی را سوی مرجع و اصل خویش متنبه میکند.
آیتالله نورالله شاهآبادی دربارۀ این صفت ابوی خود چنین میگوید: «دانشمند روی کتاب و کاغذ دانشمند نیست. دانشمند آن کسی است که وقتی دهان باز میکند، معارف از دهانش دربیاید. اشکال من این بود که هر وقت در محضر مرحوم والد مینشستم، نمیشد از محضر ایشان لحظهای غفلت کرد! از این حضور بهرۀ علمی و معنوی میبردیم. مرحوم والد وقتی مجلس را مقتضی یک مطلبی میدیدند، همان را القاء میکردند که اینهایی که در مجلس نشستند بیبهره از اینجا نروند.»[1]
[1] مصاحبه با آیتالله نورالله شاهآبادی، سرگذشتپژوهی، فروردین 1390
نظرات