انسانهای جریانساز و برجسته تاریخ همواره از میان هزاران راه و مطلب پیش روی خود، بهترین را برمیگزینند. امام خمینی نیز به عنوان انسانی الهی که در مسیر بندگی در جستوجوی برترین راه تقرب است، استادی میجوید که او را با اطمینان و سرعتی بیشتر سوی مقصود ببرد. ایشان که تا پیش از آشنایی با […]
انسانهای جریانساز و برجسته تاریخ همواره از میان هزاران راه و مطلب پیش روی خود، بهترین را برمیگزینند. امام خمینی نیز به عنوان انسانی الهی که در مسیر بندگی در جستوجوی برترین راه تقرب است، استادی میجوید که او را با اطمینان و سرعتی بیشتر سوی مقصود ببرد. ایشان که تا پیش از آشنایی با مرحوم شاهآبادی درسهای مختلف خوانده و استادان گوناگون آزموده، همچنان تشنه بود. امام خمینی با دیدن شاهآبادی بزرگ، گوهر گمشدهاش را مییابد. اهمیت این مطلب را از بیان نوه آیتالله شاهآبادی، حجتالاسلام سعید شاهآبادی، میشنویم:
ظاهراً حضرت امام (ره) در اولین برخوردی که با آیتالله شاهآبادی در مدرسه فیضیه قم داشتند برای آشنایی با عالم بزرگ سؤالی از ایشان در مورد کیفیت وحی میکنند و بحث آیه شریفه «انا انزلناه فی لیلة القدر». و تعبیر امام این است که آقای شاهآبادی آن بار به من فرمودند که این ضمیر«ها» در «انا انزلناه فی لیلة القدر» اشاره به حقیقت غیبیه نازله در بنیه محمدی است که حقیقت شب قدر است. امام میفرمایند که از مجموعه پاسخهای آقای شاهآبادی دریافتم که ایشان اهل کار است و بحث شب قدر را و مباحث مربوط به شب قدر را که در آن سؤال پاسخ گفتند.
میدانید که آیتالله شاهآبادی در مورد لیلةالقدر در کتاب شریفه رشحات البحار خودشان قائل بر این هستند که شب قدر یک لیله زمانی نیست و شش دلیل برای فرمایششان اقامه میکنند. به هر حال امام که در آن موقع 27 سال داشتند و تا آن زمان استادان بزرگی را در فلسفه، عرفان و اخلاق دیده بودند محضر درس آیتالله میرزا جواد ملکی تبریزی را درک کرده بودند و خودشان کتاب بسیار شریف و ارزشمند شرح دعای سحر را تا قبل از این تألیف کرده بودند. یکچنین شخصیتی، تصمیم عجولانه و از روی احساس نگرفته بودند که به دنبال آیتالله شاهآبادی راه بیفتند و آنچنان با اصرار از ایشان بخواهند که درس برای ایشان داشته باشند که آیتالله شاهآبادی درخواست ایشان را بپذیرند.
از آن به بعد است که امام در محضر درس آیتالله شاهآبادی هفت سال تمام مینشیند و درس شرح فصوص و مفتاح الغیب را از آیتالله شاهآبادی میگیرند و تعبیر خود امام این است که در این بحث دو سه نفر بودیم ولی بقیه، همة درس را نبودند ولی من از همه کلاسها استفاده کردم. یعنی در واقع هر هفت سالی را که آیتالله شاهآبادی در قم تشریف داشتند امام در محضر درس این استاد بزرگ شرکت میکنند و استفاده میکنند.
نظرات