مرحوم آقای فلاطوری، از علاقهمندان مرحوم پدر، شاید یک روز بعد از وفات ایشان خوابی دید. آقای فلاطوری اینگونه نقل میکرد: در عالم رویا دیدم آیتالله شاهآبادی نزدیک مدرسه حاج ابوالفتح کنار میدان شاه (میدان قیام فعلی) تنها قدم میزنند و میروند. یادم هم بود که ایشان وفات کردهاند و میخواستم از ایشان سؤالاتی بپرسم. […]
مرحوم آقای فلاطوری، از علاقهمندان مرحوم پدر، شاید یک روز بعد از وفات ایشان خوابی دید. آقای فلاطوری اینگونه نقل میکرد: در عالم رویا دیدم آیتالله شاهآبادی نزدیک مدرسه حاج ابوالفتح کنار میدان شاه (میدان قیام فعلی) تنها قدم میزنند و میروند. یادم هم بود که ایشان وفات کردهاند و میخواستم از ایشان سؤالاتی بپرسم. در ذهنم بود که میگویند اگر انگشت شصت مرده را بگیری جواب میدهد، اما خجالت میکشیدم و جرأت این که انگشت شصت ایشان را بگیرم نداشتم. در همین حال خود ایشان متوجه شدند و یک مرتبه به من فرمودند: آقا جواد چه میخواهی؟ اگر سؤالی داری بپرس.
به ایشان عرض کردم: میخواستم از شما بپرسم که انتقالتان از این عالم چگونه محقق شد؟ ایشان فرمودند: «همین قدر که سرم را بر زمین گذاشتم، یک تکان خورد و جابجا شدم».
سپس عرض کردم: شما در بیاناتتان میفرموید که اولین منزل برای روح آن است که آن را نزد حق تعالی میبرند و خداوند یا به رحمت تجلی میکند یا به غضب؛ برای شما چطور بود؟ فرمودند: تَجَلّی علیَّ بالرحمة و الغفران.
سپس عرض کردم: آقا! شما در بالای منبر میفرمودید: وقتی آیه «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُون» نازل شد، پیغمبر (ص) آنقدر گریه کردند که شانههایشان میلرزید. اصحاب سؤال کردند: یا رسول الله! شما چرا اینقدر گریه میکنید؟! غفر الله ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر. شما که گناه ندارید. حضرت فرمودند: فأین هول المطّلع؟ (پس کجاست هول مطلع؟) همچنین شما میفرمودید: «آنوقت که آدم در مقابل خدای بزرگ واقع میشود نفس حضور شخص در مقابل مولا امر مشکلیست». شما این را میفرمودید؛ آن وقت چطور میفرمایید که بعد از مرگ، خوب بوده است؟ مرحوم آقا فرمودند: «خود پیامبر (ص) هم هول مطّلع نداشت.»
راوی: آیتالله نصرالله شاهآبادی
منبع: حدیث نصر، ص ۲۶۹
نظرات