صرف نظر از فضلاء و طلاب، شمار زیادی از بازاریان تهران نیز از تربیت معنوی ایشان بهره بردند.[1] یکی از آنها مرحوم حیدر آقا، معروف به آقای معجزه[2]، پسر حاج احمد آقا (مرشد چلویی)[3]، صاحب چلوکبابی کنار مسجد جامع بود که البته خودش هم آشپز بود و مدتها در مدرسه فیضیه برای طلبهها آشپزی میکرد. […]
صرف نظر از فضلاء و طلاب، شمار زیادی از بازاریان تهران نیز از تربیت معنوی ایشان بهره بردند.[1] یکی از آنها مرحوم حیدر آقا، معروف به آقای معجزه[2]، پسر حاج احمد آقا (مرشد چلویی)[3]، صاحب چلوکبابی کنار مسجد جامع بود که البته خودش هم آشپز بود و مدتها در مدرسه فیضیه برای طلبهها آشپزی میکرد. وی واقعاً انسانی الهی و خودساخته شده بود. یکی دیگر از آن افراد آقای مصطفی خان ایروانی، پدر عیال حاجآقا مهدی حائری تهرانی بود. ایشان حتی مطالب مرحوم پدر را به صورت جزوات متعدد نوشته و به زبان آلمانی هم ترجمه کرده بود. حاج احمد ضرغامی و حاج محمود فیاضبخش نیز از دیگر بازاریان تربیتیافته محضر مرحوم والد و از اصحاب خاص ایشان و اهل فهم و درایت بودند.
راوی: آیتالله نصرالله شاهآبادی
منبع: کتاب حدیث نصر
[1]. شهید مطهری در این باره گوید: «در قم ذکر خیر مرحوم میرزا محمدعلی شاهآبادی تهرانی را زیاد میشنیدیم. بسیاری از بزرگان حوزه علمیه قم، دست پروردۀ این مرد بزرگ بودند. خیلی مشتاق زیارت این مرد بزرگ بودیم. بعد از دو سال وقتی که از قم به تهران برگشتم و میخواستم بروم مشهد، با اشتیاق فراوان رفتم مسجد جامع که مرحوم شاهآبادی را پیدا کنم. داخل مسجد جامع، همان جلوی ایوانی که ایشان نماز میخواندند نشسته بودم. دیدم دو نفر با همدیگر حرف میزنند. یکی که معلوم بود از شهرستان آمده بود به تهران، به دیگری میگفت: «ما که چند سال توی این شهر آمدیم، تا حالا که هیچ استفادهای نکردیم، ولی توحیدی از این مرد یاد گرفتیم» همیشه من فکر میکنم که چقدر خوب است برای انسان، که بتواند لا اقل یک نفر را زنده و احیاء کند». (تفسیر سوره قارعه، ص 299؛ عارف کامل، ص 16)
[2]. مرحوم آقای حیدر معجزه دروس معرفتی آیةالله العظمی شاهآبادی را نگاشته و با عنوان «رشحات المعارف» چاپ کرده است. ایشان در مقدمۀ کتاب مینویسد: «در سالهای 1363 تا 1369 هجری قمری توفیق شامل حالم شد و در مسجد جامع تهران در درس حضرت آیةالله میرزا محمدعلی شاهآبادی قدس الله سره العزیز حاضر و از کلمات جان پرورش بهرهمند شدم. هریک از آن درسها بحری از معارف بود و هر موجش مرا در آن غوطه ور میساخت. گاه بعضی از بیانات آن بزرگوار را با قلم ناتوان خود یادداشت میکردم». این کتاب در سال 1387 هجری شمسی با همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با شرح و توضیح آیةالله فاضل گلپایگانی تجدید چاپ شده است.
[3]. مرحوم مرشد چلویی پدر حیدر آقای معجزه، مرد بسیار متدیّن و مومن و با تقوایی بود. یادم هست در مغازه اش تابلویی زده بود با این عنوان: «نسیه و وجه دستی داده میشود حتی به جنابعالی به قدر قوت» بر خلاف سایر مغازهها که مینویسند: «نسیه داده نمیشود حتی به جنابعالی»، غذایش نیز از دیگران بهتر بود؛ خودش هم ظرف روغن را آب کرده، دستش میگرفت و دور میچرخید و برای همه روغن خوب میریخت.
نظرات