برنامه سحرهای ماه مبارک

برنامه سحرهای ماه مبارک
1402-09-28
14 بازدید

در منزل پدری برنامه سحرها به شکل خاصی بود. سحر‌ها سجاده پدر و مادرمان با فاصله‌ای روی زمین پهن بود. سماور روشن بود و در مقابل مرحوم پدر قُل‌قُل می‌کرد. قلیان هم چاق شده و حاضر بود. ایشان دو رکعت نماز می‌خواند و پس از مقداری ذکر، چای می‌خورد و قدری قلیان می‌کشید و دو […]

در منزل پدری برنامه سحرها به شکل خاصی بود. سحر‌ها سجاده پدر و مادرمان با فاصله‌ای روی زمین پهن بود. سماور روشن بود و در مقابل مرحوم پدر قُل‌قُل می‌کرد. قلیان هم چاق شده و حاضر بود. ایشان دو رکعت نماز می‌خواند و پس از مقداری ذکر، چای می‌خورد و قدری قلیان می‌کشید و دو مرتبه چند رکعت نماز می‌خواند.

یکی از برنامه‌های ایشان در سحرها خواندن قرآن بود. البته مقید نبود که حتماً ماهی یک بار قرآن را ختم کند. گاهی صفحه‌ای از قرآن را در مقابل خود باز می‌کرد و ساعتی به آن چشم می‌دوخت و در آیات شریفه تدبر و تفکر می‌کرد.

ایشان بعد از تهجّد، برای اقامه نماز صبح به مسجد جامع می‌رفتند. گاهی اوقات درِ مسجد را هنوز باز نکرده بودند و ایشان پشت در مسجد مشغول نماز خواندن می‌شدند. مرحوم حاج میرزا عبدلعلی تهرانی، والدِ حاج آقا مرتضی و حاج آقا مجتبی تهرانی، نقل می‌کرد: یک شب متوجه ساعت نبودم و به تصورِ این‌که دیر شده، از خانه بیرون آمدم. در بین راه دیدم در میان خرابه‌های خیابان سیروس و بوذرجمهری، شیخی خم و راست می‌شود. نزدیک رفتم. دیدم آقای شاه‌آبادی است که نماز شب می‌خواند. از علت این کار پرسیدم، فرمودند: تصور کردم وقت نماز شده و برای اقامه نماز راهی مسجد شدم، ولی در بین راه متوجه شدم هنوز تا سحر مدتی مانده است. ساعت را نگاه کردم و دیدم وقت دارم. با خود گفتم اینجا کسی نیست و برای نماز جای مناسبی است، لذا مشغول نمازخواندن شدم.

راوی: آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی

منبع: حدیث نصر

برچسب‌ها:, , , , , , , , ,