عدهای شایع کرده بودند مرحوم والد حکیم است و مجتهد در فقه و اصول نیست. روزی در تهران یک نفر که برای پرداخت سهم مبارک امام (ع) نزد ایشان آمده بود، از ایشان خواست که اجازههای اجتهادشان را ببیند! ایشان که به شدت از این عمل ناراحت شده بودند از همسرشان خواستند صندوقی را که […]
عدهای شایع کرده بودند مرحوم والد حکیم است و مجتهد در فقه و اصول نیست. روزی در تهران یک نفر که برای پرداخت سهم مبارک امام (ع) نزد ایشان آمده بود، از ایشان خواست که اجازههای اجتهادشان را ببیند! ایشان که به شدت از این عمل ناراحت شده بودند از همسرشان خواستند صندوقی را که اجازههای اجتهاد ایشان در آن قرار داشت بیاورند و آنگاه در مقابل چشم او همه را پاره کردند و در حالی که با دست به سینۀ خود اشاره میکردند، فرمودند: «علمی که من دارم ارزش دارد. تصدیقنامه داشتن از دیگران ارزشی ندارد.»
راوی: آیتالله نصرالله شاهآبادی
منبع: حدیث نصر – ص 116
نظرات