اگر روش بزرگان دین برای مردم تبیین بشود، مردم ما مقلدند، آنچه از مرجع بشنوند یا مشاهده كنند، عمل میكنند، رستگار میشوند، موفق میشوند و درواقع آرامش را به خودشان بازمیگردانند. من به یكی از این وسواسیها گفتم: «شما میدانی در این مصرف آب شما مدیون مردمی؟ این آب مال من و تو كه نیست. […]
اگر روش بزرگان دین برای مردم تبیین بشود، مردم ما مقلدند، آنچه از مرجع بشنوند یا مشاهده كنند، عمل میكنند، رستگار میشوند، موفق میشوند و درواقع آرامش را به خودشان بازمیگردانند. من به یكی از این وسواسیها گفتم: «شما میدانی در این مصرف آب شما مدیون مردمی؟ این آب مال من و تو كه نیست. این آب مال جامعه است. ما یک حد معینی مختاریم مصرف كنیم. اضافه بر آن، خب شما میگویی پولش را میدهی. حساب پول نیست. گاهی در اصل ممكن است كم بیاید. اگر همین حساب را بكنند كه آنچه مصرف میكنیم پول میدهیم، این منطقی نیست. ما در حد نیاز و اعتدال خودمان حق داریم از آب، برق و چیزهای دیگر استفاده كنیم. این حقوق عمومی مردم برای ما لازمالاجراست و باید تبعیت كنیم و این چاره نیست جز اینكه بتوانیم با قول مراجع، با فعل مراجع و بزرگان دین و عرفا این حقایق را در جامعه نشر بدهیم و به مردم آگاهی بدهیم.
آخرین خاطرهای را كه از مرحوم آیتالله شاهآبادی دیدم به عرضتان برسانم. یك وضو از ایشان دیدم. در بستر خوابیده بودند. ملحفهای روی پایشان بود و پایشان دراز بود. فرمودند: «مهدی، آب بیار من وضو بگیرم.» من همانطور كه ناظر بودم، دیدم كه مرحوم شهید شاهآبادی یک سینی، یک حوله داخلش پهن بود، یک استكان کوچک آب داخلش آمدند. من خیره شدم كه مرحوم آیتالله شاهآبادی با آن محاسن بلند، با این استكان آب میخواهد وضو بگیرد. خیره شده بودم كه ببینم چگونه است و فرابگیرم. دیدم یك مشت آب به صورت زدند همه جا را دست كشیدند؛ یک مشت آب به دست راست، یک مشت آب به دست چپ. میتوانم بگویم یك سانتی آب ته استكان باقی مانده بود. این برای من درس بسیار بزرگی بود و خیلی استفاده كردم و خیلی استفاده رساندم و من شدم معالج افراد وسواسی. وقتی برایشان میگفتم یك مرجع و یك آیت عظما اینچنین وضو میگرفت، اینها تعجب میكردند، درس میگرفتند و اثر بسیار والایی داشت.[1]
[1] مصاحبه با حجتالاسلام سید علی اکبر قریشی
نظرات