یک بار امام رضواناللهعلیه از من سؤال کردند: الآن امامت مسجد مرحوم آقا با کیست؟ گفتم: گویا سرنوشت این مسجد و شبستان با عرفان و فلسفه عجین شده است، چون بعد از ایشان آقای سید حسن احمدی علونآبادی و بعد هم آقای سید ابوالحسن رفیعی امامت مسجد را عهدهدار شدند. امام که از جملات من […]
یک بار امام رضواناللهعلیه از من سؤال کردند: الآن امامت مسجد مرحوم آقا با کیست؟ گفتم: گویا سرنوشت این مسجد و شبستان با عرفان و فلسفه عجین شده است، چون بعد از ایشان آقای سید حسن احمدی علونآبادی و بعد هم آقای سید ابوالحسن رفیعی امامت مسجد را عهدهدار شدند. امام که از جملات من برداشت کردند که آقای رفیعی را در ردیف مرحوم پدر قرار دادهام، خیلی اوقاتش تلخ شد و با این عبارت من را توبیخ کردند: «شما اصلاً پدرتان را نمیشناسید، نمیدانید ایشان چه گوهری بود! خدا میداند در عمرم روحی به لطافت روح پدر تو ندیدم». من عرض کردم: نمیخواستم مقایسه کنم. شما پرسیدید چه کسی نماز میخواند، بنده هم عرض کردم.
راوی: آیتالله نصرالله شاهآبادی
منبع: حدیث نصر
نظرات