زیارت قبر علامه مجلسی

زیارت قبر علامه مجلسی
1402-09-28
108 بازدید

در سن 14 سالگی بعد از معمم‌شدن تصمیم گرفتم برای دیدار ارحام و اقوام به اصفهان بروم. وقتی تصمیمم را به مرحوم والد عرض کردم، خیلی خوشحال شد و فرمود: بعد از آن‌که ارحام را دیدید، از وضع زندگی‌شان نیز تحقیق کنید که چنان‌چه در مضیقه هستند بتوانیم به آن‌ها کمک کنیم. سپس به گوشم […]

در سن 14 سالگی بعد از معمم‌شدن تصمیم گرفتم برای دیدار ارحام و اقوام به اصفهان بروم. وقتی تصمیمم را به مرحوم والد عرض کردم، خیلی خوشحال شد و فرمود: بعد از آن‌که ارحام را دیدید، از وضع زندگی‌شان نیز تحقیق کنید که چنان‌چه در مضیقه هستند بتوانیم به آن‌ها کمک کنیم. سپس به گوشم دعا خواندند. به همراه یکی از اخوی‌زاده‌ها به نام آقا فخرالدین مطیعا به اصفهان رفتم و در چند روزی که در آنجا بودم، از ارحام دیدار کرده و از حالات‌شان خبردار شدم.

پس از مراجعت، گزارش سفر را برای مرحوم پدر عرض کردم. ایشان پرسید: «در اصفهان به زیارت قبر علامه مجلسی مشرف شدید یا خیر؟» عرض کردم: «خیر» فرمودند: «پس اصفهان رفتی چه کار کنی؟» عرض کردم: «به دیدار ارحام و بازدید از آثار تاریخی اصفهان رفتم و اصلاً نمی‌دانستم علامه مجلسی در اصفهان مدفونند و شما هم نفرموده بودید!» ایشان فرمودند: «مرحوم علامه مجلسی آن‌قدر عظمت دارد که جا دارد افراد برای زیارت قبر مطهر ایشان، از اطراف عالم شدّ رحال کنند و به زیارت ایشان بیایند و از فیوضات معنوی آن بزرگ‌مرد بهره ببرند.»[1]

بعد از آن در هر سفر که به اصفهان می‌رفتم، اول جایی که رفتم زیارت قبر مطهر علامه مجلسی بود.

راوی: آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی

منبع: کتاب حدیث نصر

[1]. حضرت آیةالله شبیری زنجانی در کتاب جرعه‌ای از دریا _ ضمن بیان آن که مرحوم علامه مجلسی مورد ارادت همه از جمله فلاسفه  و عرفا است _ اشاره‌ای به این جریان می‌کنند و می‌فرمایند: «این نشانۀ اعتنای آنها به کتاب بحار الأنوار مجلسی است . آقای شاه‌آبادی، فیلسوف و عارف سطح بسیار بالایی بود . آقای حاج شیخ نصر الله فرزند ایشان می‌گفت: من اصفهان رفته بودم . پدرم از من پرسید: سر قبر مرحوم مجلسی رفتی؟ گفتم: نه، نرفتم . پدرم گفت: پس برای چه اصفهان رفتی؟! غرض این که: فلاسفه و عرفای بزرگ، هم از نظر معنوی و هم از نظر علمی با نظر عظمت و اعجاب به مرحوم مجلسی نگاه می‌کردند». (جرعه‌ای از دریا، ج3، ص255)

برچسب‌ها:, , , , , ,