ایشان بعد از وفات آخوند به سامراء میرود. در آنجا مدتی نزد مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی، صاحب ثورة عراق، استفاده میکند و میرزا هم از وی میخواهد که در اداره حوزه او را یاری کند. لذا مرحوم والد درس فلسفه و عرفان و فقه و اصول را شروع میکند و در جلسه استفتائیه میرزای […]
ایشان بعد از وفات آخوند به سامراء میرود. در آنجا مدتی نزد مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی، صاحب ثورة عراق، استفاده میکند و میرزا هم از وی میخواهد که در اداره حوزه او را یاری کند. لذا مرحوم والد درس فلسفه و عرفان و فقه و اصول را شروع میکند و در جلسه استفتائیه میرزای شیرازی نیز شرکت مینماید. تصدیق اجتهادی هم از میرزا محمدتقی شیرازی دریافت میکند[1] که بعدها ایشان در جریانی تمام اجازات خود را از بین میبرد و فقط همین یک اجازهنامه باقی میماند.
راوی: آیتالله نصرالله شاهآبادی
منبع: حدیث نصر، ص 115
[1]مرحوم آیتالله میرزا محمد تقی شیرازی در وصف آیتالله شاهآبادی در این اجازه مینویسد: « …الشیخ الاجل العالم العامل، التقی النقی الفاضل، عماد العلماء الاماثل، و فخار الفقهاء الاجلة الافاضل، کوکب التقوی و السّداد جناب الاجل المیرزا محمدعلی دامت برکاته نجل المرحوم المبرور الواصل الی دار الغبطة و السرور المیرزا جواد الاصفهانی الاصل طیب الله تعالی مرقده، فانّه بفضله تعالی ممن فاز الی حیث یجوز له العمل بما وصل الیه نظره و ادّی الیه اجتهاده و استنباطه…»
نظرات