آرشیو

امام متبحر و منغمر در عرفان بودند

امام متبحر و منغمر در عرفان بودند

1402-06-29

گفتند اولی كه ایشان[=امام خمینی] مرحوم آقای شاه‌آبادی را در قم دیده بودند، یك كسی گفته بود آنكه شما دنبالش می‌گردید، این است. مرحوم شاه‌آبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان [=امام خمینی] گفتند كه من و فلانی – یك كس دیگری را اسم آوردند، كه من حالا یادم نیست – دو نفری […]

شاه در پابوسی شاه‌آبادی

شاه در پابوسی شاه‌آبادی

1402-06-29

نزدیک ظهر، یک ربع زودتر به مسجد آمدم و دیدم که مسجد حال و هوای هر روز را ندارد. یک سربازی هم دم در ایستاده بود و وسط حیاط هم یک نفر ایستاده بود. یک سرگردی هم قدم می‌زد که خدا ان‌شاءلله او را بیامرزد؛ رئیس کلانتری بازار بود و سرهنگ حسین‌خان نام داشت. معاونش […]

مفهوم عترت، رابطه میان امام زمان(عج) و بقای عالم از دیدگاه آیت‌الله شاه‌آبادی

مفهوم عترت، رابطه میان امام زمان(عج) و بقای عالم از دیدگاه آیت‌الله شاه‌آبادی

1402-06-28

«انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض» من در میان شما دو گوهر گرانبها از خود به یادگار می‌گذارم که بازماندۀ پیامبر شما در میان شماست: یکی قرآن که ریسمان محکم رابطۀ میان خدا و بندگان است و دیگری عترت من است که اهل […]

استعاذه از شیطان در نظر آیت‌الله شاه‌آبادی

استعاذه از شیطان در نظر آیت‌الله شاه‌آبادی

1402-06-28

یک مطلبی است به اسم شبهات ابلیسییه. تا جایی که بنده می‌دانم، اولین متنی که شبهات ابلیسیه در آن آمده است، الملل و النحل شهرستانی‌ست. در بند ششم می گوید که: ابلیس هنگام صحبت با حق تعالی هفت شبهه ایجاد کرد. خود شهرستانی به این‌ها جواب می‌دهد. بعداً فخر رازی هم، که تقریباً نزدیک به […]

مطالب پدر به زبان آلمانی

مطالب پدر به زبان آلمانی

1402-06-28

صرف نظر از فضلاء و طلاب، شمار زیادی از بازاریان تهران نیز از تربیت معنوی ایشان بهره بردند.[1] یکی از آن‌ها مرحوم حیدر آقا، معروف به آقای معجزه[2]، پسر حاج احمد آقا (مرشد چلویی)[3]، صاحب چلوکبابی کنار مسجد جامع بود که البته خودش هم آشپز بود و مدت‌ها در مدرسه فیضیه برای طلبه‌ها آشپزی می‌کرد. […]

مَشّائین

مَشّائین

1402-06-28

روزی دکتر ابوالقاسم گرجی و شیخ عبدالکریم حق‌شناس نزد مرحوم والد آمدند و از ایشان تقاضای درس منطق کردند. اخلاق مرحوم والد چنین بود که اگر طلبه‌ای تقاضای درس می‌کرد و وقت داشت، اجابت می‌کرد و دست رد به سینه اش نمی‌زد. مرحوم پدر به آن‌ها فرموده بود: صبح‌ها در مسیر مسجد به منزل می‌توانم […]

ماجرای پوست مرغ

ماجرای پوست مرغ

1402-06-28

مرحوم آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی می‌فرماید: در جلسه‌ای که مرحوم والد و حاج شیخ و جمعی از مؤمنان حضور داشتند، شخصی پوست مرغ را نمی‌خورد و می‌گفت احتیاط می‌کند. مرحوم والد فرمود: «این جلدِ گاو است که مورد احتیاط است، نه پوست مرغ! به جای این در حقوق الهیه احتیاط کنید و آن را در جایی […]

علاقه فیلسوف شرق به رشحات

علاقه فیلسوف شرق به رشحات

1402-06-28

مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی، فیلسوف شرق، نیز به این کتاب علاقه داشت و می‌گفت: آرزویم این بود که بتوانم مطالب ایشان در رشحات‌البحار را به نحوی بیان کنم که فهم آن برای مردم دشوار نباشد و مردم بفهمند که شاه‌آبادی در این کتاب چه کرده است؛ اما متأسفانه قلمم سنگین است و نمی‌توانم آن‌طور که […]

سرقت دست‌نوشته‌های امام

سرقت دست‌نوشته‌های امام

1402-06-28

روزی در نجف جریان مفقود شدن کتابِ منازل‌السالکین را برای مرحوم امام عرض کردم. فرمود: «من تمام مطالب آن کتاب را، که ایشان در درس بیان می‌فرمود، نوشته‌ام.[1] اگر به قم رفتید، به منزل ما بروید و در زیرزمین منزل درون صندوق، بقچه‌ای‌ست که نوشته‌های من در آن بقچه است. آن نوشته را بردارید و […]

دو ماه شرح و توضیح

دو ماه شرح و توضیح

1402-06-28

اولین منزلی که در کتاب «منازل‌السائرین» مطرح شده، منزل «یقظه» و بیداری‌ست. مرحوم والد آیه شریفه «قُلْ إنَّمَا أعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ»[1] را ابتدای این منزل مطرح کرده و به‌تفصیل، آیه شریفه را شرح داده‌اند. به یاد دارم به مدت دو ماه همین مطالب را در مسجدشان برای عموم بازگو کردند. زمانی که مرحوم امام در نوفل […]